باروک و استحاله باورهای مذهبی در هملت اثر ویلیام شکسپیر

Authors

  • محسن حنیف استادیار زبان و ادبیات انگلیسی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
  • محمد حنیف دکتری تخصصی تاریخ، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
Abstract:

کشمکش­های سیاسی، اجتماعی و مذهبی بین کاتولیک­ها و پروتستان­ها پس از رنسانس، رنگ و بویی متفاوت به آثار دسته گسترده­ای از هنرمندان اروپا از جمله شکسپیر داده بود. منتقدین ادبی و هنری، این سبک و سیاق تازه را سال­ها بعد تشریح کردند و نام هنر باروک را برآن نهادند. از جمله عناصر اصلی این هنر به چالش کشاندن مفهوم حقیقت در ذهن مخاطب و ایجاد حس عدم قطعیت در اوست. هنرمند باروک همچنین سعی می­کند بین دنیای معنا و ماده آشتی ایجاد کند. نویسندگان این مقاله سعی دارند تا با تکیه بر این دو اصل باروک و با استفاده از روش تحقیق تبیینی، به بررسی موضوع و درونمایه­های نمایشنامه هملت اثر ویلیام شکسپیر بپردازند. شخصیت هملت نماینده نسلی است که بر سر دوراهی کاتولیسیسم و پروتستانتیسم سردرگم مانده است. از یک سو، شبح پدر هملت او را به سوی کاتولیسیسم، دین آبا و اجدادی­اش، می­خواند و از سوی دیگر عقاید نوگرای کلادیوس، عموی هملت، در کشورداری و همچنین تربیت خود هملت در دانشگاه ویتبرگ، مهد پروتستانتیسم، او را به سوی عقاید تجددگرای مسلک مذهبی اجتماعی پروتستان می­کشاند. با این حال، هملت در پایان، با یافتن یک راه سوم، مقصدی را برمی­گزیند که برآیند هر دو آیین کاتولیسیسم و پروتستانتیسم است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی تطبیقی مدایح سعدی و ویلیام شکسپیر

سعدی و شکسپیر هر دو چهره هایی نام آشنا و جهانی هستند. از این روی پرداختن به بررسی تطبیقی اشعار آن ها دارای کمال اهمیت است. اگرچه این دو شاعر مربوط به دو منطقه ی جغرافیایی و دو حوزه ی فرهنگی و زمانیِ جداگانه هستند، ولی شکسپیر در انگلستان و اروپا همان شهرت و محبوبیتی را داراست که سعدی در ایران دارد. مدایح این دو شاعر حاکی از مسایلی است که بررسی آن ها را جهت شناخت هر چه بیشتر افکار و ایده آل های آن...

full text

نقد گفتمان تعلیق در نمایش‌نامه هملت شکسپیر، خوانشی لاکانی

در تاریخ نقد ادبی، نمایش‌نامه هملت همواره به عنوان مرجع ادبی در زمینه تحلیل گفتمان روان‌شناختی تلقی شده است، در حالی‌که به تعبیر زیگموند فروید موضوع استیصال در شخصیت پرنس هملت در هنگامه تصمیم و اقدام به انتقام از مرگ پدر ریشه در تمایلات ادیپی و سرکوب این گرایش در وجود او دارد. منتقد فرانسوی، ژاک لاکان، بر این باور است که نمی‌توان به نمایه نمایش‌نامه شکسپیر را تنها محدود به تظاهرات ادیپی هملت دا...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

بررسی نظریه نقد اعترافی بر نمایشنامه هملت اثر شکسپیر

رویکرد اعترافی در نقد ادبی با برجسته کردن رابطه منتقد و اثر، و در پی مواجهه ایندو و ایجاد رابطه رفت و برگشتی میان منتقد و اثر، امکانی از نقد را بوجود می آورد که به دلیل حضور عینی و منحصربفرد منتقد و شرایط تاریخی اش در مواجهه با اثر صورت می گیرد. جهان منتقد به عنوان متنی دیگر و در پیِ برخورد با متن نخست به عنوان بافتی میانجی، و قرار گرفتن در میدان اثر آن، منتقد را به تفسیر حوزه هایی وا می دارد ک...

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 20  issue 1

pages  41- 48

publication date 2015-03-21

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023